مجله دلتا

وجود موتورسوارها هميشه معظل بزرگي براي رانندگان بوده، حالا تصور كنيد شهري پيدا شود كه در آن هيچ موتوري وجود نداشته باشد.

كيش تنها منطقه مسكوني ايران بين همه شهرها و روستاهاست كه در آن خبري از صداي آزاردهنده و بلند موتورسيكلت‌ها نيست. در اين جزيره تردد موتور سيكلت ممنوع است و از چندين سال قبل هيچ موتورسيكلتي در اين جزيره پلاك‌گذاري نشده است. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با دليل اين موضوع و همچنين برخي جاذبه هاي گردشگري در كيش آشنا شويد.

چرا موتورسيكلت در كيش ممنوع است؟

با اضافه شدن جمعيت كيش و ترافيك بي‌رويه، موتورسيكلت‌‌ها در حمل و نقل شهري مشكلات عديده‌اي را در چند مدت اخير در اين شهر توريستي بوجود آورده‌اند، همچنين فرسودگي و نقايص فني اين دستگاه‌ها از ديگر مواردي است كه پليس را مصمم كرد كه تمامي موتورسيكلت‌ها را از سطح جزيره جمع‌آوري كند.

جاذبه هاي گردشگري در كيش

پارس سافاري

درختان مخلوقات شگفت‌انگيزي هستند كه جهان ما را غرق سبزي و نشاط مي‌كنند. اما گاهي تيرگي اعمال انسان، درختان را نيز دچار نفريني جاودانه مي‌كند.

گاهي اين موجود دوست‌داشتني در سايه‌ اعمال انسان و بازتاب‌هاي آن، از زندگي تهي شده و به پوسته‌اي مناسب براي مخفي كردن ذات شيطاني مبدل مي‌شود. اين داستان درختي است كه در يك پارك دورافتاده در آمريكا واقع شده است. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با اسرار درخت شيطان آشنا شويد.

اسرار درخت شيطان

داستان اين درخت كه از تيرگي اعمال بشر نامهربان بال و پر گرفته ايده‌اي جالب براي دنياي گردشگري وحشت است.

باور بر اين است كه گروه «كوكلوكس كلان» در زمان فعاليت، پايگاه اصلي خود را در نزديكي اين درخت برپا كرده بود. اين پارك در يكي از بخش‌هاي دورافتاده اين منطقه واقع شده است. اين درخت ظاهرا محلي ايده‌آل براي اعضاي اين فرقه بوده تا آسوده خاطر و دور از چشم ديگران سياه‌پوستان را مورد آزار و اذيت قرار داده و سرانجام آن‌ها را به دار بياويزند. به نظر مي‌رسد اين اعمال سياه و نژادپرستانه بخشي از نفرين سياهي است كه دامن اين درخت مرگبار را گرفته است. به‌طوري كه تاكنون بسياري از مردم از رويدادهاي ترسناكي صحبت كرده‌اند كه در اطراف اين درخت شاهد رخ دادن‌ آن‌ها بوده‌اند.

داستان‌ها درباره اين درخت

يكي از بازديدكنندگان از روي كنجكاوي به سراغ درخت رفته است. او مي‌گويد كه اين درخت انرژي منفي و شيطاني قابل توجهي را با محيط اطراف خود به اشتراك گذاشته است. انرژي شيطاني كه در هواي اطراف اين درخت جاري است، در واقع از زجر ارواح زنان و مرداني نشات گرفته كه توسط فرقه خطرناك كوكلوكس كلان كشته شدند. اگر به درخت نگاه كنيد، شاخه‌هايي را مشاهده خواهيد كرد كه تقريبا به سمت زمين پايين كشيده شده‌اند.

اين شاخه‌ها نمادي از طناب‌هاي داري هستند كه روزگاري به جرم سياه بودن به گردن افراد بي‌گناه افتاده و شاهد لرزش‌هايي بودند كه از بدن‌هاي رو به مرگ آن‌ها به درخت منتقل شده است.

به نظر مي‌رسد اين درخت دوست ندارد مردم از شاخه‌هايش بالا بروند. استيو يكي از افرادي است كه تجربه تلخي از بالا رفتن از درخت شيطان دارد. ظاهرا او و دوستانش يك بار سعي كردند از درخت بالا بروند كه اتفاق عجيبي برايشان رخ مي‌دهد. او تعريف مي‌كند كه به محض نشستن روي شاخه، آن‌ها صداهايي را شنيدند كه گويي از درون درخت به گوش مي‌رسيده است. پس از چند لحظه اين سروصدا حتي بلندتر شده و با يك صداي مهيب دنبال شد و ناگهان انرژي از درون درخت به سمت او و دوستانش جريان يافته و همگي را در هوا به پرواز درآورد. استيو ادامه مي‌دهد كه وقتي روي زمين پرتاب شد، ظاهرا به قوزك پايش فشار آمده كه منجر به شكستگي آن شد.

پيشنهاد مطالعه: شما را دعوت مي‌كنيم به مطالعه مطلب ارزشمند در اين شهر حتي مردن ممنوع است.

شهرهاي عجيبي در دنيا وجود دارند كه قوانين شوكه كننده‌اي در آن‌ها رعايت مي‌شود و همين موضوع سبب شده تا نام آن‌ها در جهان مطرح باشد.

شهري در كشور نروژ قرار دارد كه به دليل شرايط آب و هوايي كه در آن حكم فرماست اگر كسي فوت كند حق دفن در زمين‌هاي اين شهر را ندارد، به عبارتي مردن در اين شهر ممنوع است و هيچ جسدي در آن دفن نمي‌شود. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با شهر لانگيرباين در نروژ آشنا شويد.

شهر لانگيرباين در نروژ

شهر عجيبي در جهان وجود دارد كه حتي مردن در آن ممنوع است. اين شهر در جزاير سوالبارد نروژ واقع شده است. از سال ۱۹۵۰ قانون مردن ممنوع در لانگيرباين آغاز شد.

مردم اين شهر حق مردن ندارند. حتي اگر تمام زندگيشان را آن‌جا زندگي كرده باشند زماني كه لحظه‌ مرگشان مي‌رسد، مجبورند تا اين شهر را ترك كنند و بقيه‌ زندگي‌ خود را بيرون از جزيره زندگي كنند. اگر هم بر حسب اتفاق در لانگيرباين بميرند، جسدشان خارج از شهر دفن مي‌شود.

چرا در اين شهر مردن ممنوع است؟

جالب است بدانيد برخي از محققان متوجه شدند، اجساد كساني كه در قبرستان‌هاي اين شهر دفن شده بودند تجزيه نشده‌اند. اين موضوع خود دليل وحشت بسياري از دانشمندان شده بود. چراكه برخي از اين اجساد، ويروس‌هاي كشنده‌اي را در خود داشتند كه تجزيه نشدن آن‌ها در خاك سبب شده بود تا اين ويروس‌ها زنده باشند و مجدد سبب بروز مشكل در جامعه بشريت باشند.

دليل اين اتقاق نيز دماي هواي به شدت پايين اين شهر است. اين شرايط اجازه تجزيه اجساد را نمي‌دهد و جسم مردگان نروژي در شهر لانگيرباين به طور كاملا سالم نگه داشته مي‌شود. از همين رو بود كه اين قانون مردن و دفن جسد در اين شهر نروژي براي هميشه ممنوع اعلام شد.

مسئولين شهر لانگيرباين نمي‌خواستند اتفاقي براي كشور نروژ رخ دهد پس قانوني مبني بر مردن ممنوع را در اين شهر وضع كردند تا اجسادي كه بيمار بوده‌اند با آب شدن جسدشان بيماري‌هاي آن‌ها در محيط پخش نشود و فاجعه انساني رخ ندهد.

هنوز معلوم نيست ويروس‌ها و باكتري‌هاي بدن مردگان چه تأثيراتي روي بدن زندگان مي‌تواند داشته باشد ولي با همه‌ اين حرف‌ها اين شهر تصميم گرفت كه قيد همه‌چيز را بزند و مرگ‌ومير و دفن را غيرقانوني اعلام كند. مردن هنوز در لانگيرباين ممنوع است، تا ساكنين ديگر اين شهر در معرض خطر بيماري‌هاي مردگان قرار نگيرند.

هتل ساحل طلايي قشم از همه نظر هتلي بي‌نظير در اين جزيره است و طيف گسترده‌اي از خدمات و امكانات را در اختيار مسافران قرار مي‌دهد.

هتل ساحل طلايي در ۱۱ كيلومتري قشم است. اين هتل قبل‌ها به ساحل سيمين يا پلاژ سيمين معروف بوده. ساحل اختصاصي هتل بسيار تميز و خلوت است. علاوه بر اين‌ها مسافران مي‌توانند لذت ماهيگيري  را در اسكله‌ تفريحي هتل تجربه كنند. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با هتل ساحل طلايي در قشم آشنا شويد.

هتل ساحل طلايي در قشم

اين هتل چند نوع واحد اقامتي دارد: سوئيت و اتاق معمولي،سوئيت‌هاي وي آي پي و دوبلكس دوطبقه. رستوران ساحلي دوطبقه با نماي رو به دريا و آلاچيق‌هاي چوبي كنار ساحل همواره براي مسافران خاطرات خوشي را رقم مي‌زند. اين هتل در جاده‌ ساحلي جنوبي و در كنار زيارتگاه شاه شهيد واقع شده است.

اين هتل كم‌تر از ۲۰ دقيقه با يكي از جاذبه‌هاي شگفت‌انگيز قشم فاصله دارد. دره‌ ستاره‌ها با قدمتي دو ميليون ساله، يكي از جاذبه‌هاي طبيعي قشم است كه صحبت از آن هميشه با داستان‌ها و گاهي خرافه‌هاي جالبي همراه بوده. اقامت در اين هتل زيبا و بازديد از اين نقاط ديدني مي‌تواند بدل به يكي از بهترين تجربيات مسافران قشم شود.

اگر در ايران زندگي مي‌كنيد و از دوستداران سواحل اروپايي هستيد، اين مطلب مختص به شماست.

هرقدر از زيبايي چشم‌اندازهاي وصف نشدني و بي‌نظير شمال كشورمان بگوييم باز هم تا خودمان به آن‌جا سفر نكنيم برايمان قابل درك نيستند. اگر ساكن ايران زيبا هستيد و عاشق ساحل‌هاي اروپايي هستيد، ما به شما ساحل چاف و چمخاله را پيشنهاد مي‌كنيم. وصف چمخاله نه در كلمه و نه تصوير نمي‌گنجد و بايد به آنجا رفت و آرامش دريا را در كنار شانه‌هاي سترگ و ايستاده كوهستان با تمام وجود حس كرد. ساحلي كه مي‌توان ساعت‌ها برروي ماسه‌هايش قدم زد و تنها صداي تلاطم دريا را شنيد. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با چمخاله در گيلان آشنا شويد.

چمخاله در گيلان

چمخاله نگين شهرستان لنگرود و نزديك‌ترين ساحل آن است. اين شهر در ۱۰ كيلومتري شرق آن و ۲۰ كيلومتري شرق لاهيجان واقع شده است. چمخاله بعد از انزلي دومين قطب توريستي گيلان محسوب مي شود.

اهالي مهربان و خونگرم چمخاله از لك‌هاي جلالوند و جاف استان كرمانشاه هستند كه گويش آن‌ها لكي است. درآمد اصلي اهالي اين شهر از كشاورزي و صيادي است. محصولات كشاورزي اين منطقه برنج و هندوانه است.

يكي از دلايل محبوبيت چمخاله رودخانه زيبا و پرآب آن است كه در زمان‌هاي نه چندان دور محل عبور و مرور كشتي‌هاي روسي و ايراني بوده است. به چمخاله كه سفر كنيد تنها دريا نيست كه شما را مجذوب خود مي‌كند، بلكه طبيعت دل‌انگيز و روح‌نواز، مزارع اطراف ساحل، نزديكي به كوه‌هاي لنگرود همه با هم سفري دلنشين را براي شما رقم مي‌زنند. همچنين ساحل چمخاله مناسب تفريحاتي از قبيل قدم زدن كنار ساحل، قايق‌سواري، اسب‌سواري، شنا و كوهنوردي است.

چه زماني به چمخاله برويم؟

در تمام فصول سال، چمخاله زيبايي‌هايي براي نمايش دادن به مسافرانش دارد. اما نيمه‌ دوم بهار و تابستان، زمان بهتري براي سفر به اين شهر و همين‌طور شنا هستند. اگر در اين فصل به چمخاله مي‌رويد حتما لباس‌هاي خنك، عينك آفتابي، كرم ضدآفتاب و تجهيزات مورد نياز تفريحات مورد علاقه خود را به همراه داشته باشيد.

در چمخاله كجا اقامت داشته باشيم؟

در چمخاله به هيچ وجه نگران اقامت نباشيد. هتل‌هاي بسيار مناسب و مجهزي در اين منطقه براي رفاه مسافران ساخته شده كه به راحتي مي‌توانيد يكي از آن‌ها را براي هر چند شب كه بخواهيد انتخاب كنيد و با خيالي آرام به تفريح و گردش بپردازيد.

درست است كه جنگل‌ها جذابيت خاصي دارند، اما بعضي از آن‌ها احساسي از ترس و وحشت را در آدمي به وجود مي‌آورند.

درختان آن‌قدر انبوه و سربه‌فلك كشيده هستند كه نمي‌گذارند نور خورشيد فضا را كاملا روشن كند. از طرفي مه غليظ و صداي جانوران هم فضاي جنگل را وهم‌آلودتر مي‌كنند. ترسناك‌ترين جنگل دنيا در نزديكي شهر « كلوژ-نپوكا» كشور روماني قرار دارد، جنگلي به اسم هويا باچو (Hoia Baciu Forest) كه مي‌گويند به دست ارواح تسخير شده است. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با ترسناك ترين جنگل جهان آشنا شويد.

ترسناك ترين جنگل جهان

اين جنگل بزرگ ۲۵۰ هكتار مساحت دارد و اتفاق‌هاي عجيبي كه در آن رخ مي‌دهد باعث شده كه به آن مثلث برموداي روماني بگويند. امروزه گردشگران زيادي به روماني مي‌روند كه اين جنگل را ببينند. بازديدكنندگان گزارشاتي از وجود ارواح سرگردان، چهره‌هاي خبيث و حتي وجود موجودات فضايي در اين جنگل داده‌اند. اما متاسفانه هرگز نتوانستند از اين وقايع عكس بگيرند و سريع پا به فرار گذاشته‌اند.

گزارشات عجيب درباره اين جنگل

در اين جنگل تا به حال گزارش‌هاي زيادي از ديدن ارواح به ثبت رسيده كه ناگهان در مقابل چشمان گردشگران ظاهر مي‌شوند. البته شايد ترسناك‌تر از اين ارواح، صورت‌هايي باشند كه در پس‌زمينه عكس‌هاي گردشگران سبز شده‌اند. اتفاقات عجيب اين جنگل فقط محدود به ارواح نيست و حتي بشقاب پرنده و آدم فضايي‌ها هم در آن ديده شده است.

به گفته گردشگراني كه به اين جنگل مي‌روند، از همان لحظه ورود به داخل جنگل احساس ترس و نگراني وجودشان را پر مي‌كند و هر لحظه فكر مي‌كنند كسي در حال تماشاي آن‌هاست. حتي گياهان و درختان جنگل هم ظاهري عجيب و ترسناك دارند.

مردم محلي آن منطقه مي‌گويند كه هر كس به اين جنگل برود، ديگر هيچ‌وقت به خانه برنمي‌گردد. هر كسي هم كه تا به حال به اين جنگل رفته و برگشته است از آسيب‌هاي رواني و جسماني و احساس بيماري حرف مي‌زند. البته اين جنگل فقط زورش به آدم‌ها نمي‌رسد بلكه تجهيزات الكتريكي را هم مختل مي‌كند!

اهالي يكي از روستاهاي خارق‌العاده ايلام، هرگونه دودي را از خود دور و عنوان پاك‌ترين روستاي كشور را به دست آورده‌اند.

روستاي شگفت‌انگيز ونيت، روستايي است كه مردم آن قيد هرچه مواد دخاني و دودي را زده و سلامت خود و زندگي‌شان را تا حد زيادي تضمين كرده‌اند. ونيت، روستايي از توابع بخش مركزي شهرستان ايوان در استان ايلام ايران است. اين روستا در دهستان نبوت قرار دارد. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با روستاي ونيت در ايلام آشنا شويد.

روستاي ونيت در ايلام

روستاي ونيت ۱۷۵ نفر جمعيت دارد و ۵۲ خانوار را شامل مي‌شود. اما جالب است بدانيد كه نه هيچ يك از ۸۶ مرد و نه حتي يك نفر از ۸۹ زن آن تاكنون لب به سيگار و قليان و دخانيات نزده‌اند. حتي محلي‌هاي اين روستا مي‌گويند، پاي دخانيات هيچ‌گاه به اين روستا باز نشده كه حالا بخواهد بسته شود.

ريش سفيدان مي‌گويند، در تمام طول عمرشان يك سيگاري و يا يك قلياني در روستا نديده‌اند و حتي نشنيده‌اند مردم سمت دخانيات رفته باشند. جالب است بدانيد شرط اول و مهم براي ازدواج در اين روستا سيگاري نبودن است.

حال با ما همراه باشيد تا با برخي از جاذبه‌هاي گردشگري ايلام آشنا شويد.

جاذبه‌هاي گردشگري ايلام

جزيره بلوط، جزيره‌اي كوچك و جنگلي در خليج ماهونه، آنسوي سواحل استان «نوا اسكوشيا» در كاناداست. از دهه ۱۸۰۰ شايعاتي پيچيده بود كه در اين جزيره گنجينه‌اي مخفي شده است.

هنوز خبرهاي اين گنج تاييد نشده بود كه شش نفر جان خودشان را در راه پيدا كردن اين گنج از دست دادند و عده‌اي هم در تلاش براي رسيدن به اين گنج مخفي، پول زيادي خرج كردند. اين چاه كه همه مي‌گويند پول و گنج زيادي در آن وجود دارد، به چاه پول معروف است. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با چاه پول در كانادا آشنا شويد.

چاه پول در كانادا

تجسم كنيد وارد يك جزيره دورافتاده شده‌ايد، جزيره‌اي كه همه فكر مي‌كنند دزدان دريايي گنجينه‌هاي ازشمند خود را در گوشه و كنار آن پنهان كرده‌اند. در حال گشت و گذار در اين جزيره هستيد كه ناگهان چشمتان به يك فرورفتگي روي سطح زمين مي‌افتد! مطمئنا اولين چيزي كه به ذهنتان مي‌رسد اين است كه اينجا همان محل اختفاي گنجينه‌هاي ارزشمند است! اين ماجرا همان چيزي است كه براي شخصي به اسم «دانيل مك جينيس» اتفاق افتاد.

او آنقدر هيجان‌زده شد كه دوستانش را خبر كرد تا با هم اين محل را حفر كنند و دستشان به گنج پنهان آن برسد. همين‌طور كه زمين را مي‌كندند چيزهايي مي‌ديدند كه آن‌ها را براي كندن بيشتر اميدوارتر مي‌كرد. همه شواهد و مدارك خبر از گنج ارزشمندي در اين محل مي‌داد.

داستان حفر كردن چاه پول

حفر بيشتر چاه ديگر از عهده آن‌ها بر نمي‌آمد. پس براي حفاري بيشتر دست به دامن كمپاني «آنسلو» شدند. اين شركت نيروهايي را بسيج كرد و به اطراف اين چاه فرستاد. آن‌ها همانطور كه بيشتر حفر مي‌كردند چشمشان به چوب‌هاي بلوط، پوست نارگيل، خاك رس، زغال سنگ و يك عالمه نشانه‌هاي مرموز مي‌افتاد. وقتي به ارتفاع ۲۴ متري رسيدند خيال كردند كه به يك جعبه چوبي رسيده اند اما هيجان آن ها خيلي زود فروكش كرد چون چاه در طول شب پر از آب شد

بعدها اين طور فرض شد كه كساني كه گنج را در اينجا پنهان كرده‌اند اين تله‌هاي آبي را در اينجا كار گذاشته‌اند تا دست كسي به اين گنج نرسد.

راز اين چاه كشف شد

به خاطر وجود همين جريان شديد آب است كه تا به حال بعد صدها سال كسي نتوانسته به داخل آن برود و اعماقش را كشف كند. سال ۱۹۶۵ بود كه محققي تصميم گرفت راز اين چاه عجيب را كشف كند. او در ميان كند و كاوش‌هايش به يك قيچي با قدمت ۳۰۰ سال رسيد. اما از آن جايي كه رسيدن به اعماق چاه ممكن نبود در سال ۱۹۷۶ يك لوله مجهز به دوربين به اعماق چاه فرستاده شد و تصاويري اسرارآميز از اعماق چاه به دست آمد. تصاويري از دست قطع شده، جسد انسان، چندين صندوقچه گنج كه همه را به شگفت‌زده كرد.

بعد از اينكه با ديدن اين صندوقچه‌ها وجود گنج در اين چاه به اثبات رسيد چندين غواص روانه چاه شدند اما باز هم جريان شديد آب مانع ادامه كار شد. آن‌ها سعي كردند با حفر چاه موازي در كنار اين چاه به گنج برسند. اما اين چاه‌ها هم بعد از رسيدن به ارتفاع مشخص پر از آب مي‌شد. انگار دزدان دريايي با پنهان كردن گنج در اين چاه كاري كرده‌اند كه دست هيچ كس جز خودشان به اين گنج‌ها نرسد!

شايد براي شما عجيب باشد اما گردشگران در اسكاتلند زمان خود را در زندان سپري مي‌كنند!

زندان اينورري يك زندان قديمي است كه قدمت آن به سال ۱۸۲۰ مي‌رسد. امروزه اين زندان به يك موزه عجيب تبديل شده است. گردشگران به اين‌جا سفر مي‌كنند تا خود را در زنداني از قرن نوزدهم غرق كنند. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با زندان اينورري در اسكاتلند آشنا شويد.

زندان اينورري در اسكاتلند

با استفاده از شخصيت‌هايي كه مانند زندان‌بانان لباس پوشيد‌ه‌اند، بازديدكنندگان واقعيت سخت زندان را تجربه مي‌كنند. در اينجا مي‌توانيد حكم‌هاي قديمي مانند زخم كردن پوست با آهن داغ، شلاق زدن عمومي و غيره را مشاهده كنيد، در يك دادگاه محاكمه حساس شركت كنيد،‌ يك سلول انفرادي را تجربه كنيد و تنبيه‌هاي عجيب و غريب مختلفي را انجام دهيد. در آخر با فرار از زندان شما يك تجربه متفاوت براي تعريف خواهيد داشت.

براي چندين قرن، اينورري محل دوك آرگيل، بخش اصلي شهرستان آرگيل بود. از اواسط قرن هجدهم، اين بنا به دادگاه تبديل شد و طبقه پايين دادگاه به عنوان زندان شهر به كار گرفته شد. شرايط براي زندانيان وحشتناك بود. آن‌ها را مجبور مي‌كردند جلوي سلول‌هاي خود به سمت خيابان اصلي راه بروند تا احساسات افراد رهگذر را تكان دهند. تعداد فرارها از اين زندان بسيار زياد بود. تا جايي كه گاهي شهروندان مجبور بودند از آن‌ها محافظت كنند!

پول‌هاي مختلفي در طول تاريخ مورد استفاده مردم مناطق مختلف جهان قرار گرفته است.

در ابتدا مردم كالاها را با يكديگر داد و ستد مي كردند. به مرور زمان اشيايي به عنوان پول بين مردم رايج شد. بدون شك عجيب و غريب‌ترين نوع پول در طول تاريخ، پول‌هاي شكلاتي هستند. مردم قوم مايا، از شكلات به عنوان پول استفاده مي‌كردند. با ما در مجله دلتا همراه باشيد تا با خوشمزه ترين پول دنيا آشنا شويد.

خوشمزه ترين پول دنيا

استفاده از شكلات به عنوان پول در گذشته بيشتر بين كارگران كارگاه‌هاي آمريكا رايج بود، جايي كه آن‌ها در ازاي دريافت شكلات كار مي‌كردند. اما مطالعات اخير بر روي آثار قوم باستاني ماياها، حقايق تازه‌اي را درباره پول‌هاي شكلاتي در دنيا آشكار كرد. جوان بارون (Joanne Baron) استاد دانشگاه بارد ارلي، اوقات زيادي را صرف مطالعه بر روي فرهنگ ماياها كرده است. او معتقد است كه ماياها از دانه‌هاي كاكائو، به عنوان پول رايج كشورشان جهت داد و ستد و تجارت استفاده مي‌كردند.

پروفسور بارون با ارائه مجموعه‌اي از نقاشي‌هاي ديواري و غاري اين منطقه نشان داد كه بين سال‌هاي ۲۵۰ تا ۹۰۰ بعد از ميلاد مسيح، مردم علاوه بر خوردن كاكائو و مشتقات آن، از پول‌هاي شكلاتي به عنوان پول رايج قوم خود استفاده مي‌كردند.

تمدن ماياها هرگز از سكه به عنوان پول استفاده نمي‌كردند. در عوض همانند بسياري از تمدن‌هاي باستاني ديگر از يكسري كالا به منظور تجارت استفاده مي‌كردند.

علاوه بر داد و ستد كالاها با اقوام و جوامع ديگر، حاكمان ماياها به دنبال ايجاد يك پول مخصوص براي كشور خود بودند. آن‌ها دانه‌هاي كاكائو را كه در اين منطقه حيرت‌انگيز زياد يافت مي‌شد، به اين منظور انتخاب كردند. بدين منظور، سالانه ۱۱ ميليون دانه كاكائو در اين كشور ذخيره و نگهداري مي‌شد. به اعتقاد پروفسور بارون، شكلات و كاكائو در فرهنگ قوم مايا، چيزي فراتر از يك چيز خوشمزه يا يك پول است، شكلات در دين و فرهنگ آن‌ها به طور عميقي رسوخ كرده است.

تاريخ كشف دانه كاكائو در اين منطقه توسط ماياها، به حدود ۲۰۰۰ سال قبل باز مي‌گردد. اين دانه از همان ابتداي كشفش، اهميت زيادي براي مردم اين قوم پيدا كرد. هنگامي كه مقبره يكي از پادشاهان قوم مايا در سال گذشته كشف شد، باستان‌شناسان دانه‌هاي كاكائو و يكسري پول‌هاي شكلاتي را در قبر و كنار جنازه اين پادشاه كشف كردند.

در اين مقبره، ظروف و كاسه‌هاي سفالي يافت شد كه گمان مي‌رود از آن‌ها براي نگهداري موادي مانند گوشت، كاكائو و ديگر مواد غذايي استفاده مي‌شده است. شايد باورتان نشود ولي به عقيده يكي از تاريخ‌دانان، آن‌ها خداي شكلات هم داشتند و آن را مي‌پرستيدند!